چه هدفمند رفتی

چه هدفمند رفتی

نویسنده : امیر فرزند شهید ایزدی قربانی
سلام پدرم من هستم امیر تو، پدر همان امیری که 12 روزی بیشتر نداشت که تو به شهادت رسیدی و فقط تنها چیزی که از من دیدی این بود که عکس دستم را بر روی کاغذ کشیدند و برای تو فرستادند و توهم گفتی خدا نگهدارد برای شما من که نمی توانم بچمو ببینم. باباجون چقدر سخته حال بچه ای که نمی دونه باباش هم دوسش داره یا نه، بابا جون باز سلام. نمی دونم به سلام من جواب دادی یا نه با من قهری و دیگه دوسم نداری. می دونی برای چی اینقد دارم برات این حرفارو می زنم ؟ چون خیلی دلم برات تنگ شده خیلی وقت ها که دلم می گیره میام سرمزارت آروم بدون اینکه کسی بفهمه و دلش برام بسوزه با تو درددل می کنم باتو از خود برات می گم بابا. بابا با این که همه میگن من واسه خودم مردی شدم و الان یه اولاد دارم و دخترم که هیچ وقت مثل پدرش تورو ندید ولی همیشه با عکست درددل می کند و هر وقت من دعواش می کنم میگه به من اگه حرف بزنی به پدرجون می گم که دعوام کردی بابا خیلی دوستد دارم بیشتر از هروقت احساس دلتنگی و دوری تورو می کنم آخه پدر سنگ صبوره یک فرزنده اما برای من فقط جای خالیت و سنگ قبرت بجا مونده می دونم که تو صدای منو می شنوی آخه هروقت که میام سرمزارت باهات حرف می زنم جواب منو می دی اما بعضی اوقات از دست این زمونه گله می کنم که چرا تو رفتی و شهید شدی چون این ملت قدر شهدارو دیگه نمی دونن و هرچی هست رو زبون خودشون به ما می گن فقط ادعای ما هرچه داریم از شهدا داریم رو بر روی زبان جاری می کنن بابایی تو رفتی که امام ولایت فقیه تنها نماند اما باباجون سید ما خیلی تنهاست تو رفتی که حجاب دختران و زنان حفظ شود اما روز به روز روسری ها عقب تر می روند و چادرها کنار گذاشته می شود بابا تو رفتی که دشمن به جان و مال و ناموس ما تجاوز نکند اما دشمن در خانه ما هم توسط یک گوشی موبایل نفوذ کرده است بابا خیلی صحبت کردم ببخش ولی در اخر حرفام ازت می خوام که مارو دعا کنی و در جمع شهدا و اربابمون سید و سالار دشت کربلا حضرت اباعبدا... الحسین مارو شفاعت کنید،دعا کنید عاقبت این کشور ختم بخیر گردد بابا دوست دارم دوست دارم دوست دارم و می بوسمت...