پشتکار

پشتکار

نویسنده : پسر شهید عمران حسین زاده
وقتی من به عکس یادگاری دسته جمعی که با پدرم گرفته بودیم نگاه می کنم یادروزهایی می افتم که پدرم در جمع گرممان بود و خاطرات شیرینی با او داشتیم. او در کار پشتکار زیادی داشت و بیشتر وقت خود را صرف خدمت به کشورمان می کرد.
یکی از خاطرات سفر به مشهد مقدس بود. در مشهد خاطره ی بدی برایمان رقم خورد گم شدن خواهر 6ساله من بود ما مضطرب و نگران بودیم و در آن شلوغی بسیار ناگهانی خواهرم پیدا شد و این موضوع را مدیون امام رضا هستیم و این برایمان یک معجزه بود.