همسرانه

همسرانه

نویسنده : همسر شهید احسان شیرخانی
سلام بر حسین و یارانش، سلام بر سردار دل ها و شهدای اسلام، سلام بر فرمانده دلیر و قهرمان "مهدی توسنگ"و سلام بر همسر فداکارم شهید "احسان شیرخانی" و سلام بر برادر شهیدم "امیرحسین خدادادی"

شهید سپهبد"حاج قاسم سلیمانی" عزیز در یکی از سخنان گوهربار خود فرمودند: "عزیزان مشتاق، تا کسی شهید نباشد شهید نمی شود و شرط شهید شدن شهید بودن است؛ اگر امروز کسی را دیدید که بوی شهید از کلام و رفتار و اخلاق او استشمام شد بدانید او شهید خواهد شد تمام شهدای ما این مشخصه را داشتند."

همسرم آخرین نگاهت هنوز پیش چشمانم است، ای کاش بیشتر نگاهت کرده بودم راستش را بخواهی فکر نمی کردم این قدر پر سر و صدا شود رفتنت و حتی آمدنت عزیز دلم، دروغ چرا دلم برایت خیلی تنگ شده است. ای همسر عزیزم و پدر مهربان 2 فرزند خردسالم که دیگر همچون قبل تکیه کلام همیشگی"بابا دیر می آید و تا چند شب دیگر نمی آید"را باور نمی کنند، اما خود من این روزها حضورت را بیشتر از قبل احساس می کنم و به خوبی به این باور رسیده ام که شهدا زنده اند، ای گل پرپر می دانم که هم اکنون در سفر کربلایی، می دانم که الان نگاهی به بین الحرمین داری و یا شاید در نجف در کنار مولایت امیرالمومنین(ع) هستی؛ هر جا که هستی دعایم کن که سخت محتاج نگاه و دعایت هستم.

شهید عزیزم دلتنگی ندیدنت چشمانم را کم سو کرده و جانم را به لبم رسانده است. اگر از من بپرسند می گویم بزرگترین دل و بزرگترین قلب و بزرگترین شأن و شخصیت مربوط به پدران و مادران شهید است. آن ها هم می توانستند شهید را از راهی بی بازگشت باز گردانند اما این کار را نکردند چون می دانستند که انتهای این راه خدا و پذیرای فرزندشان است. پدران و مادران شهیدان، فرزندانشان را در راه خدا دادند و این داغ همیشه بر دل آن ها مانند داغی که هم اکنون بر دل پدر و مادر احسان عزیزم هست، خواهد ماند.

راستی برایت نگفتم احسان جانم برای امیرحسین و محمد صدرا شب ها قصه می گویم.

یکی بود یکی نبود پدری مهربان بود به نام احسان جان، با خود قرار گذاشته ام تا هر شب از پدر مهربان و دلسوزش برایشان بگویم از داستان بی تو بودن و فداکاری هایت؛ داستان مرد بودنت نه ببخشید شیر مرد بودنت. قصه هایی برایشان بگویم تا بزرگ، ولایی و مانند تو شوند شهید عزیزم.

شهدا مرتبط :

شهید احسان شیرخانی