نماز خواندن به من یاد می دادی

نماز خواندن به من یاد می دادی

نویسنده : فرزند شهید احمد کمیجانی
به نام خداوند مهربان، پروردگار مهربانی که در نبود تو پدر عزیزم در کنارم و هنگام دلتنگی هام، یاد او همیشه باعث آرامش من میشه.
پدرعزیزم سلام یا بهتره بگویم آقاجان سلام، چون یادمه آن وقت ها تو را همیشه اقاجان صدا می زدیم، نمی دونم چطور از دلتنگی هام برات بنویسم بااینکه هرجمعه صبح به گلزار میام ولی همیشه می گم ای کاش زنده بودی و کنارمان بودی مانند آن روزهای خوشی که باهم بودیم وقتی به من می گن که خوشحال باش بچه شهید هستی احساس غرور می کنم ولی باز آرزو می کنم که ای کاش کنارم بودی. وقتی سنندج زندگی می کردیم بهترین روزهای خوش زندگی ام بود ولی بار فتن تو انگار خوشبختی هم از زندگی ام بیرون رفت. آقا جان من عضو بسیج هستم در هفته بسیج از من خواستند که خاطراتی از تو بگویم من هم یاد آن روزی افتادم که به سن تکلیف رسیده بودم و تو نماز خواندن به من یاد می دادی. گفتی موقع نماز نباید حرف بزنی و چیزی بخوری همان موقع مامان با یک سینی شربت به اتاق آمد وقتی یک لیوان شربت برداشتی گفتم مگه خودت نگفتی سرنماز چیزی نباید خورد، پس چرا خودت می خوردی؟ خندیدی و گفتی شما هم می توانید بخورید.
آقا جان یادمه وقتی قم بودی زمان جنگ به خانه که می امدی از خانه برنج و روغن و قند با خودت به کرمانشاه می بردی. یکبار از مامان پرسیدم آقا اینهارو کجا می بره، مامان گفت برای پاسدارهایی که در آنجا محافظت می شوند و همچنین تعریف می کردی که مردم روستاهای اطراف کرمانشاه مخصوصا دهلران نیز خیلی به شما کمک می کنند. آقا جان خیلی دلم می خواد می توانستم به آنجاهایی که تو بودی بروم و خاطرات تو با مردم آن شهرها را جویا شوم.
یک روز لیلا خواهرم به من گفت که یک بازیگر صداوسیما در فیلم سینمایی اخراجی ها2 خاطره ای از شخصی به نام کمیجانی در زمان جنگ در کرمانشاه تعریف کرد که هنگام نماز شب همه را بیدار کرد، همه هم خواب آلود پا شدند و نماز خواندند. بعد هنگام نماز صبح که دوباره بیدارشون کرد آن ها گفتند مگر ان نمازی که خواندیم نماز صبح نبود گفت نه نماز شب بود من گفتم نماز صبح است تا شما بیدار شوید. خیلی دلم می خواهد ان بازیگر را ببینم و بگویم که ان شخص احتمالا پدر منه که شهید شده است.
اقاجان خوشحالم که فرزند پدر خوبی مثل تو هستم. امیدوارم تو هم از من راضی باشی و دعای خیرت همیشه همراهم باشد.
دخترت مریم.
ای نامه که می روی به سویش اشک چشم من خاک پایش

شهدا مرتبط :

شهید احمد کمیجانی