سلام تک درخت قلبم!

سلام تک درخت قلبم!

نویسنده : خواهرزاده شهید
سلام تک درخت قلبم!
حال همه ما خوب است خوب اما تو باور نکن..
دلمان برای دیدارت تنگ است تنگ..
یادت را به شمعدانی ها پیوند زده ام..
هیچ گاه زرد نخواهند شد.. همیشه سبز
است سبز.. همیشه پر گل،
گلدانی از یادت،خاطراتت،حرفهایت،نگاهت، صدای خنده هایت بر طاقچه خیالم است.!
امشب چقدر در بینمان جایت خالیست
امشب یکسال میگذرد از اخرین دیدار ما
اخرین خداحافظی که هیچکس خبرنداشت
اخرین شب یلدا درکنارتو بودن، پارسال میدانستی که قرار است دگر دربینمان نباشی، میدانستی که قرار است دگر جمع ما مختاری نداشته باشد
شب یلدای پارسال کتاب حافظ را در دستش گرفت نیت کردو با لبخندی ملیح کتاب را باز کرد باصدای رسا و بلند شعرش را برایم خواند
بعدهم قهقه ای زدو گفت حافظ گویا ازراز دلم خبردارد!
با کنجکاوی پرسیدم دایی چه نیتی کردی
با لبخندی ملیح گفت اگه بگم دیگ نیت نمیشه فقط بدون خوب اومد بعد هم کتاب را طرف من گرفت و گفت نیت کن..
از ان شب یکسال میگذرد.‌‌.
فردای شب یلدا راهیِ سیستان شد و دوماه بعد؛ ازاو پیکر بی جانش بر روی شانه ها بازگشت
دایی،دگر نیستی که به جمعمان شادی ببخشی؛جمعمان حضورت را،صدای خنده هایت را ،شوخی هایت را کم دارد
الان میفهمم که ان شب نیتت چه بود..
از شهادت خبرت بودو نگفتی هرگز
پیش چشم‌همگان دست تواخر رو شد.
یلدات تو آسمونا مبارک عزیزترینم
جایت درکنارمان تا ابدو یک روز خالیست