حسرت شهادت بر دلت مانده بود

حسرت شهادت بر دلت مانده بود

نویسنده : دختر شهید
سلام بابای شهیدم
یادت می‌آید آخرین دیدارمان کی بود؟ همانجا که تو را صدا زدم اما به چشمان آشوب زده‌ام نگاه نکردی
۳۶۵ روز است که می‌گذرد از آخرین دیدارم با تو
پدر یکسال است که فقط در خواب‌هایم با تو زندگی می‌کنم
نمی‌دانم از دلتنگی هایم برایت بگوییم؟
یا از چشمان بیقرار مادرم؟
نمی‌دانم از حسرت به دل نشسته همکارانت بگوییم
که بر کنج دلشان به جا گذاشته ای؟
یا از قلب ماتم زده‌ام که بیقراری می‌کند وتا پدر نیایید آرام نمی‌گیرد، از کدامین درد بگوییم؟
اما پدر تمام دلتنگ بودنم را به خدا می‌سپارم
به خدایی که تو در پناهش ماندی
همانطور که حسرت شهادت بر دلت مانده بود
آن حسرتی که در چشمانت خودنمایی می‌کرد اما آنقدر بزرگ مرد بودی که نگذاشتی کسی از غمت بداند
آنجایی که بغض گلویت را رها نمی‌کرد و به رفیق‌های شهیدت پناه می‌بردی
آنجایی که دامادمان شهید محمدحسین رئیسی در سال ۹۶ به فیض شهادت نائل گردید
دیگر تاب نیاوردی و کمرت خمیده شد و مصمم بودی برای رفتن انگار که دلت در پی هوای شهادت بود
پدر من با افتخار می گوییم که فرزند شهیدم
فرزندی که با تمام حسرت‌هایش، گریه‌هایی که امانش را بریده، گریه‌های نیمه شبی که پایان ندارد
اما همینکه میدانم به آرزویت رسیدی و در جوار اربابمان حسینی دل بیقرارم اندکی آرام می‌گیرد
می گوییم خوشحالم که پدرم در راهی قدم گذاشتند که دوست داشتند
در راهی که آرزوی شهادت دیگر بر دلش نمانده
نگرانم نباش آن درس‌هایی که با حوصله پدرانه‌ات به من آموختی را به یاد دارم و مانند تو صبور می‌مانم
شاید دلم بگیرد که دختران همسن من دست پدر را بگیرند ومن دست بر روی سنگ مزار شما بگذارم
و به جای چهره‌ی دلنشینتان سنگ سرد مزارتان را ببوسم واینها حقیقت تلخی است که سخت می‌شود با آن کنار آمد
من به شغل پدرم که پلیس نیروی انتظامی بودند افتخار می‌کنم وشغل پدرم را مقدس میدانم بخاطراینکه امنیت را برای مردمانشان فراهم می‌کنند، آن‌ها عاشق کارشان هستند وجانشان را برای خدمت کردن و حفظ کشورشان گذاشته‌اند.
۳۱ شهریورماه سال ۹۹ پدرم در راه مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر به شهادت رسیدند
این افتخاری است برای همه ما که خالصانه از جانت برایمان گذاشتی
همانگونه که رهبرم می‌فرمایند
شهدا این هدیه‌ی الهی را آسان و رایگان به‌دست نیاوردند؛ به قیمت مجاهدت به‌دست آوردند؛ در راه خدا جهاد کردند، از خودشان گذشتند و خدا این هدیه را به آن‌ها داد
همانند تو پدر که از جانت گذشتی از خانواده‌ات گذشتی تا ما در امنیت باشیم و بارها می‌گوییم خدا مرا دوست دارد که پدر مهربان وشجاعی مثل شما را داشتم ودارم
و در آخر از همینجا
من از تمام همکاران پدرم و مردم شهرم و دوستان عزیزی که سعی وتلاش کردند تا نبود پدر را جبران کنند
و این غم را تسلی بدهند کمال تشکر را دارم
اما هیچکس نمی‌تواند جای پدر را برایم پر کند
وانشالله که بتوانم همانگونه که پدر دوست داشتند راهشان را ادامه بدهم و همه‌ی ما انشالله بتوانیم سرباز خوبی برای امام زمان باشیم
برای شادی ارواح طیبه شهدا صلوات

شهدا مرتبط :

شهید هادی رئیسی