به معنای واقعی انسان بودن

به معنای واقعی انسان بودن

نویسنده : فرزند شهید
پدر عزیزم سلام
خیلی دلم برات تنگ شده است قبلا که می رفتی سرکار می دانستم که بر می گردی و وقتی که از سرکار به خانه می آمدی با اینکه خسته بودی اما یک دنیا انرژی و امید برایمان می آوردی. خدا می داند چقدر دلتنگ لبخندهای زیبا و صورت مهربانت هستم هنوز هم صدای گرم پر از صلابتت در گوش دل و جانم شنیده می شود.
پدر عزیزم تو که نیستی خانه خیلی بی روح و کم رنگ شده اکنون بعد از چهارماه که از شهادتت می گذرد جای خالیت در خانه و زندگیمان بیشتر از روزها و ماههای قبل احساس می شود، هرروز که می گذرد دلتنگیمان برایت بیشتر و بیشتر می شود. من و مادر و داداش بهنام هیچ وقت به نبودنت کنارمان عادت نداریم و نمی خواهیم باور کنیم که پیش ما نیستی چون هستی در خانه حضور داری و درد دل های مان را می شنوی، خودت یک شب به خواب مادر آمدی و گفتی من همیشه هستم و کمکتان می کنم.
پدر خوب و وظیفه شناسم وقتی که بودی امید داشتم هرچند وقت یکبار به مدرسه می آیی که سراغی از درس و انضباط من بگیری و من با دیدنت خیلی خوشحال می شدم افتخار می کردم که پدری به این خوبی و خوش تیپی دارم و اکنون هم بیشتر از قبل سرم در بین هم کلاسی هایم بلند است.
پدر نمونه من خدارا شکر پدربزرگها مادربزرگها عموها زن عموها خاله های خیلی خوبی دارم، دوستان و فامیل دلسوز و مهربان هستند هرکاری که از دستشان بر می آیند برای شادی و راحتی ما انجام می دهند.
پدر عزیزم همیشه با رفتارش مهمان نوازی را به ما آموخت و اکنون بعد از شهادتش به خواب مادرم آمد و ما را در به جا آوردن صله رحم و نگهداشتن زبان از گناه راهنمایی کرد. درست است حضور خودت در خانه باعث دلگرمی بیشتر میهمان ها می شد ولی الان هم که وقتی به خانه مان می آیند احساس آرامش می کنم چون همه باور کرده ایم که همیشه هستی و تنهایمان نمی گذاری آن خانه، خانه توست پدر.
پدر شهیدم همه فامیل و دوستان دلتنگ هستند و بیشتر از همه من و مادر.
همه از خوبی ها و دلسوزی هایت می گویند از خودت برای همه خاطره های خوشی به جا گذاشته ای با مرور کردن خاطره ها هم دلتنگ می شویم هم خودمان را آرام می کنیم.
پدرم تا وقتی که بودی هیچ وقت در زندگی نگذاشتی کمبود چیزی را احساس کنم همیشه سعی می کردی بهترین امکانات بهترین وسایل زندگی و بهترین خوشی ها و تفریحات مال ما باشد. خداراشکر چقدر خوشبختم که تو پدرم هستی چه کیفی دارد که من دخترت هستم خدایا خواهش می کنم اجازه بده که پدرم به خوابمان بیاید چون شبی که به خواب مادرم می آید آن روز مادرم آرامتر است.
پدر نمونه من وقتی که به خوابم می آیی خیلی بیشتر دلتنگت می شوم و خیلی گریه می کنم چون یاد شوخی ها و محبت هایت می افتم.
پدر نازنینم همیشه برایمان دعا کن و ما را تنها نگذار من ایمان دارم که شهید راه خدا همیشه زنده است و نزد خدا روزی داده می شود.
پدر همیشه راه خوبی ها را نشانمان بده چون شما به خدا نزدیک ترید و خدا خیلی دوستت دارد.
پدرم تو با شهادتت درس مردم داری و آزادی و آزادگی را به من اموختی به من یاد دادی که این جان و روحی که خداوند به من داده باید در راه خدا زکاتش را بدهیم.
باید به معنای واقعی کلمه انسان باشم همان انسانی که تمام ملائک برای او سجده کردند و فخر خداوند بود.
دوستت دارم پدر.