این سهمیه های جنگ من مال شما

این سهمیه های جنگ من مال شما

نویسنده : فرزند شهید عباس نژاد
بسم رب الشهدا و صدقین
خاطرات پدر شهیدم...
زمانی که چشم به جهان گشودم پدرم در جبهه های حق علیه باطل به مبارزه با دشمن می پرداخت مادرم می گوید او فردی متواضع، مهربان، با ایمان و باتقوا بود و به مستمندان بسیار کمک می نمود و حالا که خودم نیاز به محبت پدرانه او داشتم در کنارم حضور نداشت و همیشه به مادرم در مورد تربیت من که بسیار کوچک بودم سفارش های زیادی می کردند و مرا همیشه خطاب به میوه قلبش می نمود.
که اگر شهید شدم فرزندم را طوری تربیت کن که ادامه دهنده راه من و امام و فردی مناسب برای مملکت ما باشد.
او همیشه نفرت و انزجار خود را نسبت به دولت بعث عراق ابراز می نمودند و حتی بارها می گفت به من یک تانک بدهند که کاخ صدام را نابود کنم و کلیه مسلمین ایران را از این ظلم بزرگ نجات دهم.
یکی از خاطراتی که بعد از شهادت پدرم دارم:
اینکه می گویند شهید زنده است و به کارهای ما واقف را با تمام وجودم درک کردم، در یکی از همان روزهای کودکی مادرم برایم گیره مویی خریده بود که من هم در اوج کودکی و شیطنت در حین بازی آن را گم کردم وقتی مادرم دید گیره مو روی سرم نیست شروع به دعوا و سرزنش من نمود که چرا مواظب وسایلت نبودی و من ان شب را با ناراحتی و دلخوری از مادرم به خواب رفتم. همان شب پدرم به خواب مادرم آمد و به او گفت که گیره موی دخترمان در کنار منزل فلان همسایه زیر یک برگ افتاده است مادرم فردای همان شب به سراغ آدرسی که پدرم در خواب به او داده رفت و درست در همان مکان در زیر همان برگ که پدرم گفته پیدا نمود.
در ان جا متوجه این مسئله که همه می گفتند پدرت زنده هست شدم از اینکه او همیشه در کنارم و مواظب من هست بسیار خرسند و شاد می باشم. دلت که هوای بابا را بکند دیگر نه کربلا می خواهی و نه عاشورا فقط چشمانت خرابه شام می بیند و دختری که آرام بابا را ناز می کند.
روزی که پرستوها پر می کشیدند و کوچه ها چراغانی بود ما هم می دویدیم تا ببینیمشان و استقبالشان کنیم کیست که نداند هر فرزند شهیدی در دلش خدا خدا می کرد که ای کاش آن پیگیری که در مقبره پدر است اشتباهی باشد و پدر همراه آزاده ها بیاید. چشم به امید روزی که در آن دنیا ببینمیشان و دوباره به اسم صدایمان کند و امید ان دارم که در سایه الطاف خداوند منان بتوانیم راه آنان را ادامه دهیم و آبروی شهدا را نزد خداوند حفظ کنیم و خود همیشه به فرزندم سفارش می کنم که تو نوه ی یک شهید می باشی و در برابر شهادت انان مسئولی و باید پیرو راه امام ورهبر بزرگ انقلابمان باشیم.
این زندگی قشنگ من مال شما
ایام سپید رنگ من مال شما
بابای همیشه خوب من را بدهید
این سهمیه های جنگ من مال شما
تقدیم به فرزندان شهدا باعزت ایران