«اگر برای زهراست، بگذار گمنام بمانم»

«اگر برای زهراست، بگذار گمنام بمانم»

نویسنده : سایت راهیان نور

ساعت به وقت شرهانی! آرام آرام قدم برمی‌دارم و نگاهم سوی گنبد فیروزه‌ای است....



اینجا شهیدی در صفر مرزی آرام گرفته تا از دل بی‌قرارم گره‌گشایی کند...



اینجا دل با عطر وجود شهید صفا می‌گیرد؛ وارد یگانه مزار شهید شرهانی می‌شوم. عجب غربتی دارد...



اینجا بوی مادرمان حضرت زهرا(س) را می‌دهد! به احترامش نشسته، برایش سر خم کرده و پیشانی بر سنگ مزارش می‌گذارم تا قلب نا آرامم آرام گیرد.



آری؛ شهید گمنام از دنیا چیزی نخواست حتی به‌اندازه‌ی یک نام...



حرف دلت یادم نمی‌رود: «اگر برای زهراست، بگذار گمنام بمانم»



آنجا دلم به لرزه افتاد که شنیدم عملیات محرم‌اش با رمز دل‌نشین یا زینب(س) شروع شده است! لحظه‌ای دلم به سمت صحن و سرای بانوی استقامت، جبل الصبر، زینب کبری(س) پرکشید و...



چه سری ست بین شرهانی و غربت حرم عمه سادات؟